🌿خونه ی دِرَختی

درخت بلوط🌰 ؛ خونه ی من

رنگی رنگی

"دو روز قبل "

 

م_فلسفه ی این قلب هایی که هر دفعه یه رنگن چیه ؟

ی_هیچی همینطوری عشقم میکشه هر دفعه یه رنگ میفرستم

 

"دوروز بعد"

 

ی_آخر باید روی هر کدوم از قلب ها رمز گذاری کنم  

م_بیا رمز بزاریم

ی_پایه ام

م-خب نظرتو بده

ی_اوووم خب قلب قرمز  که معلومه برای عشق و محبت و علاقه و دوستی و از این چرتو پرتا !

م_چرتو پرتا؟

ی_منظورم از همین دسته کلمات بود خب نه چرتو پرتارو تو فاکتور بگیر

م_برای چی باشه ؟

ی_نظر تو چیه ؟ سوال سختارو میندازی گردن منا

م_خب "ی" یه نظر بده

ی_زمانی که از همدیگه کمال تشکرو داریم ؟! نظرت ؟! الو یک دو سه

م_پس به معنای تشکر باشه خوبه پشت خطم 

ی_خب خوبه قرمز  به معنای تشکرمندی

م_  از اینا بفرست دوست دارم.اصلا همه رو قرمز میبینم

ی_دیووونه . داری در میریا نوبت توعه رنگ بعدی رو انتخاب کن

م_ این به چه معنی؟

ی_نوبت توعه نظرتو بگی

م_من نظر آخرمو میگم

ی_اِ خیلی زرنگی ؟نوچ قبول نیست اول تو باید بگی

م_یعنی خیلی یخی دوست دارم

ی_یخیش دیگه یعنی چی ؟ مثلا یکم دلخور بودن چاشنیش باشه ؟

م_یا مثلا مثل آب دوست دارم . مایه حیاتی

ی_خب مایه حیات چطوری ؟

م_الان من مایه حیات کیم ؟

ی_خب الام مثلا مایه حیات منی دیگه

م_هی وای من  میتو

ی_میتو بی بی

م_مایه حیات کی بودی تو ؟

ی_ 

م_چرا میخندی خب ؟ 

ی_تو چرا میخندی خب ؟

م_خنده دوای درد است

ی_خب الان دردت چیه دقیقا ؟

م_عاشقم

ی_الهی درکت میکنم بد دردیه . بانوی محترمه دوست داره ؟

م_توام عاشقی ؟ نمیدونم خبر ندارم

ی_یکیو دوس داشتم

م_ الان چی ؟

ی_نمیدونم دارم سعی میکنم فراموشش کنم. بین دوست داشتن و دوست نداشتنش موندم

م_امیدوارم موفق شی. برای من تازه داره شروع میشه

ی_تو فراموش کردنش ؟ اوووه تازه اول بدبختیته

م_توی هر کدوم که خودت دوست داری

ی_حالا کی هس ؟ اسمش چیه ؟

م_بدبختی چرا؟ اونش دیگه بماند

ی_خب تا جواب مثبت از دخترا بگیری پدرت در اومده . دلم میخواد فراموشش کنم اما هر دفعه با یه حرف دوباره یادش میوفتم

م_مورد داشتیم دختره منتظر جواب مثبت پسره بود ها...میدونی آخه شوهر کمه

ی_خودش رفته این خاطرات مسخره اش مونده اینجا چیکار کنه خبر ندارم خاطره ها هم بیکارنا. اون مورد کم پیدا میشن ولی خب هستن دیگه چه میشه کرد

م_وای از این خاطره ها.همچین کمم نیستن

ی_به قول پدربزرگ ومادربزرگامون که میگن جووون دوره زمونه عوض شده

م_عوض شده اینجوری شده دیگه. خب بریم سر اصل مطلب

ی_اصل مطلب ؟

م_رمز گشایی دیگه. این چی بود؟

ی_تعیین نکرده بودیم

م_خب تعیین کنیم

ی_زرد؟گرما؟صمیمیت ؟!

م_نه اشتباه گفتی دیگه. دقت کن مایه حیات جان .زرد یعنی تو پاییز آی لاو یو

ادامه مطلب ۱ نظر ۳ موافق ۰ مخالف

عطر حضور تو

از نظر من هرکسی یه بویی داره

مثلا بابابزرگ _پدرمادر_همیشه بوی عطر فل میده وقتی بغلش میکنم دلم میخواد فقط بوش کنم. حتی شده گاهی وقت ها تا دقایقی از بغلش جُم نخورده باشم 

یا مثلا مامان بزرگ همیشه بوی عطر گل یاس می ده.

و چون میدونه که من عاشق بوی عطر های اون و بابابزرگ هستم از هر دو مدلشو واسم خریده و بهم به عنوان هدیه داده . منم اونارو گذاشتم روی میز تحریرم و هر وقت که دلم براشون تنگ میشه اتاقو پر از عطر حضورشون میکنم.

ولی خودمونیم ... هیچی مثل حضور واقعیشون دلپذیر تر نیست (!)

مثلا بابا بوی فداکار میده.

و مامان که بوی محبت میده .

یا مثلا همین خودِ تو که بوی یار میدی.

بوی همون آدم های توی داستانهای نادر ابراهیمی؛

بوی آدم های توی شعر های فروغ؛

بوی دلدار میدی 

 که تا ابد همراه منه  

۷ نظر ۵ موافق ۰ مخالف
در رویاهایم
تو را میبینم
ای سرسبز بلوط سبز
ایستاده ای تنهای تنها
در بی انتها دشت خشک
با زخم ها ز نادان تبر
چه مهربان میخندی بر زخم
و پاییز فقط رسیده است
تا کمرت ...
.
.
.
مرا خاک کنید در زیر آن بلوط بلند
وقتی پوست او ترمیم شود
روح من هم خوب می شود



آدرس اینستاگرام من:
hk_yasaman
دختری به نام یاس پسری به نام یار