🌿خونه ی دِرَختی

درخت بلوط🌰 ؛ خونه ی من

... 13reasons why

حدود سه ماه پیش که شهرکتاب رفته بودم کتابِ " 13 دلیل برای اینکه ..." که درباره خودکشی یه دختر به اسم هانا بودو خریدم و خوندم . کتاب جالبی بود و با این جمله کاملا موافقم " کتابی که پس از خواندن رهایتان نمیکند "

و حالا هم که یه چالش برگزار شده و تقریبا می شه گفت ایده اش برگرفته از این کتابِ !

عنوان چالش : 13 دلیل برای اینکه زندگی می کنم ...

1-میخوام شادیو تو چشم های پدرو مادرم ببینم(با دنیا عوضتون نمیکنم-قلب-)

2-برای اینکه شادیو تو چشم های پدر و مادرم ببینم باید اونارو به آرزوشون برسونم یعنی موفقیت من ( همونطور که بعد از دیدن جواب آزمون تیزهوشان برق و رد اشک شادیو تو چشم های پدرم دیدم) موفقیت من از نظر اون های یعنی داشتن یه شغل مناسب و خوب یعنی پزشکی ! پس میخوام پزشک بشم

3-شاید برای بعضی ها مسخره باشه اما به خواهر کوچولوم یه قول عجیبی دادم. به خواهرم قول دادم که اولین درآمدی که کسب میکنم تمام و کمالشو خرج خودش میکنم همونجوری که باهم توافق کردیم ! من به موفق شدن خواهر کوچولوم در راه تحصیلش بیشتر از موفقیت خودم اطمینان دارم و تا زمانی که موفقیتشو نبینم با این دنیا وداع نمیکنم !

4-میخوام در هر زمینه ای استقلال پیدا کنم تا بعدتر ها به مرد جماعت متکی نباشم و میخوام ثابت کنم که من میتونم تو این دوره از یه مرد قوی تر و موفق تر باشم

5-همونجور که عشق جان گفتن بعد ازاینکه به موقعیت شغلی دلخواهم دست پیدا کردم و استقلال مالی پیدا کردم میخوام به نیازمندان کمک کنم ... اونم از نوع گمنامش

6-میخوام از دوره ی دانشجوییم _ تا زمانی که مجرد هستم_ نهایت لذتو ببرم و کلی شیطونی کنم  و تمام هیجاناتو تجربه کنم ( همراه با عشق جان). همچنین اینکه کلی مسافرت مونده که هنوز با خانواده ام نرفتم که باید برم و میخوام اردو و مسافرت های دانشجویی تجربه کنم

7-نمیخوام برای خودم اسطوره انتخاب کنم بلکه میخوام اسطوره بشم! ( منو یار جان جز اون دسته افرادی می شیم که باید برامون از اصطلاح فرار مغز ها استفاده بشه) _کوه اعتماد به نفس جلوته ! چی فکر کردی؟!

8-بعد از اینکه تثبیت شغلی پیدا کردم میخوام در رشته مورد علاقم که سخنوری هست به درجات عالی دست پیدا کنم (مثلا مجری یه برنامه پرطرفدار تلویزیونی درباره نقد شعر های ادبی بشم ) _آرزو برجوانان عیب نیست :)

9-میخوام یه پیانیست مشهور بشم و مطمعنم که این اتفاق میوفته

10-بعدش اگه فرصتی باقی موند و خدا اجازه صادر کرد یه زندگی آروم همراه با عشقو کنار یارجان تجربه کنم(بدون تو هرگز❤)

11-میخوام زندگی کنم تا لبخند بزنم

12-و میخوام کودک درونمو برای همیشه زنده نگاه دارم چون معتقدم تا زمانی که کودک درون زنده بمونه زندگی رو روال شادی جریان داره ! و قول میدم که با همین کودک درون کانون خانواده اموگرم نگه دارم

13-آخ آخ آخ اصلا یادم رفت بخش مهمی که دارم براش جون می کَنَم تا برآورده اش کنم " نوشتن کتاب" می خوام یه نویسنده خوش قلم و محبوب بین مردم بشم.حتی از الان طرح سه تا کتاب تو ذهنمه که البته همشون ناقصن!(چیزی درباره اشون نمیگم)

تقریبا این 13 دلیل میشن بخشی از آرزوهام که به زودی یکایکشون محقق میشن چون دارم برای تحقق یافتنشون تلاش زیادی میکنم . اونقدر کار دارم که باید انجام برم که فعلنه وقتی برای مردن ندارم (کل برنامه زندگیمو ریختم رو دایره ! باشد که رستگار شویم !)

امضا:یاسمن

پ.ن.یک: ممنونم از ماهی جان بابت دعوتش به دوتا چالش ولی خب به دلیل حضور در فصل امتحانات ترجیح دادم یکیشونو انجام بدم :)

پ.ن.دو: ممنونم از جناب اُوِه بابت این چالش زیبا ... انصافا بیشتر ماها به این تلنگر نیاز داشتیم !یکیش خودِ من!

پ.ن.سه: و ممنونم از جولیک بابت چالش بامزه اشون ... و متاسفم به دلیل نداشتن وقت نتونستم چالشِ شونو انجام بدم

پ.ن.چهار:خیلی سعی کردم مطلبو کوتاه کنم ولی خب از دستم در رفت ...

 

 

۵ نظر ۴ موافق ۰ مخالف
در رویاهایم
تو را میبینم
ای سرسبز بلوط سبز
ایستاده ای تنهای تنها
در بی انتها دشت خشک
با زخم ها ز نادان تبر
چه مهربان میخندی بر زخم
و پاییز فقط رسیده است
تا کمرت ...
.
.
.
مرا خاک کنید در زیر آن بلوط بلند
وقتی پوست او ترمیم شود
روح من هم خوب می شود



آدرس اینستاگرام من:
hk_yasaman
دختری به نام یاس پسری به نام یار