
شب ها موقع خواب
وقتی روی تخت دراز میکشم ![]()
چشمامو میبندم و به چشمای خوشگلش فکر میکنم ![]()
اینکه خدا مژه های بلندی بهش هدیه داده تا با هر بار پلک زدنش من دلببازم بهش
اینکه وقتی خورشید به صورتش میتابه ، قهوه ای چشماش(عنبیه) میدرخشن ![]()
چشماش به طور عجیبی همیشه بهم لبخند میزنن ![]()
و
من ![]()
عاشق این خنده های خاموش چشماش ام ![]()
