جمعه ۲۷ بهمن ۹۶
شب ها موقع خواب
وقتی روی تخت دراز میکشم
چشمامو میبندم و به چشمای خوشگلش فکر میکنم
اینکه خدا مژه های بلندی بهش هدیه داده تا با هر بار پلک زدنش من دلببازم بهش
اینکه وقتی خورشید به صورتش میتابه ، قهوه ای چشماش(عنبیه) میدرخشن
چشماش به طور عجیبی همیشه بهم لبخند میزنن
و
من
عاشق این خنده های خاموش چشماش ام